×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

شانه شو تا دودمان عشق را مرحم شوی

فردا برای دلجویی دیر است ، امروز زخم نزن �

× اینجا آرامگاه بغضهای کهنه است......کمی سکوت که اگر بیدار شوند درد دارند لعنتی ها ****************************** ،از ابتدای افتادن از ابتدای صفر، از ابتدای اینهمه تنهایی، دوباره شروع خواهم شد و این بار تمامِ جهان را قدم خواهم زد. ****************************** آموخته‌ام که هیچ‌گاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقت‌شان نگذارم . . . ****************************** معنی عشق را نمی فهمد ؛هرکسی گقت:دوستت دارم ****************************** می میرم اگر روزی ایوان دلم را از شمعدانی های عاشق پر نکنی من گلی شبیه شعر را هر روز از چشم های تو کم دارم. مرا به گل شعر چشم هایت دعوت می کنی؟
×

آدرس وبلاگ من

zakhmiedel.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/kzahra

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

عاشقی جرم قشنگی ست به انکار مکوش

 

ای نگاهــــت نخی از مخـــــــمل و از ابریشم


چند وقتیست که هر شب به تو می اندیشم


به تو ، آری به تو ، یعنی به همان منـــظر دور


به همان ســــبز صميمي ، به همان باغ بلور


به همان سایه ، همان وهم ، همان تصویری


که ســـــــــراغش ز غزلهای خودم می گیری


به تبسم ، به تکلم ، به دلارایی تـــــــــــــــــو


به خموشی ، به تماشا ، به شـــــکیبایی تو


به نفســــهای تو در سایه ي سنگین سکوت


به ســـــخنهای تو با لهجه ي شیرین سکوت


شــــبحی چند شبی آفت جانم شده است


اول نام کســــــــــــــی ورد زبانم شده است


در من انگار یکــــــــــی در پی انکار من است


یک نفر مثــــــل خودم عاشق دیدار من است


یک نفر ســاده ، چنان ساده که از سادگیش


می شود یک شـــــــبه پی برد به دلدادگیش


یک نفر ســبز ، چنان سبز که از سرسبزیش


میتوان پل زد از احــــساس خدا تا دل خویش


آه ای خواب گـرانسنگ سبکبار شــــــــــــده


تو که بــــــــــــــــر روح من افتاده و آوار شده


آه ای بی رنگ تـــــر از آینه یک لحظه بایست


راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست ؟


اگر این حادثه هـــــــــر شبه تصویر تو نیست


پس چرا رنگ تـــــــــو و آینه اینقدر یکیست ؟


آری آن سایه که شـــب آفت جانم شده بود


آن الفبا که هــــــــــــــمه ورد زبانم شده بود


اینک از پشــــــــــت دل آینه پیدا شده است


خود تماشــا گه این خیل تماشا شده است


آن الــــــــــــــــفبای دبستانی دلخواه ؛ تویی


عشق مــن ، آن شبح شاد شبانگاه ؛ تویی


حتم دارم که تویی آن شـــــــــــبح آینه پوش


عاشقی جرم قشنگیست ، به انکار مـکوش

 

شنبه 20 مهر 1392 - 10:33:49 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://zakhmiedel.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 21 مهر 1392   4:40:52 PM

سلام  بر جناب همایون  و علی  آقا

و درود بر شمایلدا جان و فهیمه عزیز

ممنون از حضور سبزتون

بگذاز زیبایی در "نگاه تو "باشد نه در آنچه که می نگری

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 21 مهر 1392   1:34:29 PM

عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من

شب هجران نکند قصد دل آزاری من

روزگاری که جنون رونق بازارم بود

تو نبودی که بیایی به خریداری من

برگ پاییزی ام و خسته دل از باد خزان

باغبان نیز نیامد پی دلداری من....

http://2darajahzireshab.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 21 مهر 1392   12:02:37 AM

-

ارسال پيام

شنبه 20 مهر 1392   11:05:54 PM

نفرين ابد بر تو ، كه آن ساقي چشمت
دردي كش خمخانه ي تزوير ريا بود
پرورده مريم هم اگر چشم تو مي ديد
عيساي دگر مي شد و غافل ز خدا بود

نفرين ابد بر تو ، كه از پيكر عمرم
نيمي كه روان داشت جدا كردي و رفتي
نفرين ابد بر تو ، كه اين شمع سحر را
در رهگذر باد رها كردي و رفتي

اين بود وفا داري و ، اين بود محبت؟
اي كاش نخستين سخنت رنگ هوس داشت
اي كاش ، كه در آن محفل دلساده فريبت
بر سر در خود ، مهر و نشاني ز قفس داشت

ديوانه برو ، ورنه چنان سخت ببوسم
لبهاي تو مي ريخته را ، كز سخن افتي
ديوانه برو ، ورنه چنان سخت خروشم
تا گريه كنان آيي و ، در پاي من افتي

ديوانه برو ، ورنه چنان سخت به بندم
صورتگر تو ، زحمت بسيار كشيده
تا نقش ترا با همه نيرنگ ، بصد رنگ
چون صورت بي روح ، بديوار كشيده

تنها بگذارم ، كه در اين سينه دل من
يكچند ، لب از شكوه ي بيهوده ببندد
بگذار ، كه اين شاعر دلخسته هم از رنج
يك لحظه بياسايد و ، يك بار بخندد

ساكت بنشين ، تا بگشايم گره از روي
در چهره من ، خستگي از دور هويداست
آسوده گذارم ، كه در اين موج سرشكم
گيسوي بهم ريخته بر دوش تو ، پيداست

من عاشق احساس پر از آتش خويشم
خاكستر سردي چو تو ، با من ننشيند
بايد تو زمن دور شوي ، تا كه جهاني
اين آتش پنهان شده را ، باز ببيند

آخرین مطالب


لطافت آرامش


السلام علیک یا فاطمه اهرا


تمام بودنم


بوی بهار


راز عشق


زندگی زیباست


خیال تو


لبخند زندگی


اگر به کسی نگویید


تو را دیدم ای عشق


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

94810 بازدید

40 بازدید امروز

31 بازدید دیروز

181 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements