×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

شانه شو تا دودمان عشق را مرحم شوی

فردا برای دلجویی دیر است ، امروز زخم نزن �

× اینجا آرامگاه بغضهای کهنه است......کمی سکوت که اگر بیدار شوند درد دارند لعنتی ها ****************************** ،از ابتدای افتادن از ابتدای صفر، از ابتدای اینهمه تنهایی، دوباره شروع خواهم شد و این بار تمامِ جهان را قدم خواهم زد. ****************************** آموخته‌ام که هیچ‌گاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقت‌شان نگذارم . . . ****************************** معنی عشق را نمی فهمد ؛هرکسی گقت:دوستت دارم ****************************** می میرم اگر روزی ایوان دلم را از شمعدانی های عاشق پر نکنی من گلی شبیه شعر را هر روز از چشم های تو کم دارم. مرا به گل شعر چشم هایت دعوت می کنی؟
×

آدرس وبلاگ من

zakhmiedel.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/kzahra

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

از همه گريزانم

میل مرگی عجیب در من است

مثل شباهت سین به اصوات سادگی

مثل شباهت زندگی به نون و القلم ... والکاف

مثل شباهت پروانه و پری

مثل شباهت عشق به حرف عین ، به حرف شین ، به حرف قاف

یا بازی واژه با معنا ، چه می دانم !

هرچه هست ، همین است :

از همه گریزانم ، از این همه همهمه گریزانم .

دیگر سر هیچ بازاری نخواهم رفت

دیگر برای هیچ کسی آواز نخواهم خواند .

( تا زنده ایم ، نگرانیم . وقتی هم که می میریم

باز چشم هامان یک سو را می نگرد ...! )

اما ای کاش میان آن همه شد آمد شب و روز

ما راه خود را می رفتیم ؛

تو سوی من بودی و من سوسوی تو بودم .

اصلا به کسی چه مربوط

که من بالای خواب دریا گریسته ام

یا در گمان کودکی از خواب گریه ها !؟

به ارواح خاک زنی گمنام در مشرق آسمان قسم ،

من از این همه گریزانم ،

از این همه همهمه گریزانم




قبول نیست ری را

بیا قدمهامان را تا یادگاری درخت شماره کنیم

هر که پیشتر از باران به رویای چشمه رسید

پریچه بی جفت آبها را ببوسد ،

برود تا پشت بال پروانه

هی خواب خدا و سینه ریز و ستاره ببیند

قبول نیست ری را !

بیا بی خبر به خواب هفت سالگی بر گردیم

غصه هامان گوشه گنجه بی کلید

مشقهامان نوشته

تقویم تمام مدارس در باد

و عید یعنی همیشه همین فردا

نه دوش و نه امروز

تنها باریکه راهی است که می رود

می رود تا بوسه ، تا نقل و پولکی

تا سهم گریه از بغض آه

ها � ها ری را !

حالا جامه هایت را

تا به هفت آب تمام خواهم شست

صبح علی الطلوع راه خواهیم افتاد

می رویم اما نه دورتر از نرگس و رویای بی گذر

باد اگر آمد

شناسنامه هامان برای او

باران اگر آمد

چشمهامان برای او

تنها دعا کن کسی لای کتاب کهنه را نگشاید

من از حدیث دیو و

دوری از تو می ترسم � ری را !



دکلمه شعر از رضا پیر بادیان

یکشنبه 8 دی 1392 - 12:20:26 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 10 دی 1392   1:20:46 PM

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 8 دی 1392   1:55:25 PM

موزیک ومتن بسیار جالبی هست خسته نباشید

Это для вас!

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 8 دی 1392   1:54:58 PM

 Это для вас!

na

na.

http://sssssssss.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 8 دی 1392   1:24:06 PM

خیلی عالی بود  

na

na.

http://sssssssss.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 8 دی 1392   1:22:29 PM

آخرین مطالب


لطافت آرامش


السلام علیک یا فاطمه اهرا


تمام بودنم


بوی بهار


راز عشق


زندگی زیباست


خیال تو


لبخند زندگی


اگر به کسی نگویید


تو را دیدم ای عشق


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

95003 بازدید

3 بازدید امروز

15 بازدید دیروز

193 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements